به گزارش ماین نیوز، در اين بين فولادسازان کوچک و بزرگ هر يک به نوبه خود با رکود دست و پنجه نرم مي کنند و در پي اجراي برنامه اي براي پشت سر گذاشتن روزهاي سخت هستند. احمد صادقي از آن دسته مديراني است که بسياري از کارشناسان و فعالان صنعت فولاد معتقدند اگر او نبود فولاد در بورس کشف قيمت نمي شد و بورس فلزات به وجود نمي آمد.
وي مديرعاملي ذوب آهن را نيز در سال هاي 69 تا 76 در کارنامه خود دارد .آن روز ها «توازن» تنها يک طرح بود و صبا هنوز به وجود نيامده بود تا بابت بدهي به فروش برسد. با وي که مجددا سکان هدايت بزرگ ترين واحد توليد مقاطع فولادي کشور را به عهده گرفته به گفت وگو نشستيم تا از برنامه هايش در ذوب آهن اصفهان بگويد و اينکه براي پرداخت بدهي بيش از 5 هزار ميليارد توماني شرکت که طي اين سال ها انباشته شده چه اقداماتي در دست اجرا دارد.
پس از چند سال وقفه، مجدد به ذوب آهن بازگشتيد، فضا را چگونه مي بينيد آيا پيشرفتي حاصل شده يا خير؟ ترجيح من اين است که در مورد مديران بعد از زمان خودم صحبتي به ميان نياورم چرا که اين امکان وجود دارد جنبه انتقاد به خود گيرد و اين موضوع رنجش خاطر «شخصي» را موجب شود بنابراين تمايلي به صحبت در اين زمينه ندارم. در اين بين حدود 10 سالي هم مي شود که پست دولتي تقريبا نداشتم يعني بعد از خروج از بورس فلزات که هم اکنون به بورس کالاتبديل شده است.اما واقعيت امروز ذوب آهن اين است که با مشکلات عديده اي دست و پنجه نرم مي کند که برخي با مديريت و توانايي حل مي شود و برخي ديگر از توانايي و عهده من خارج است و تنها مربوط به صنعت فولاد نيست بلکه مربوط به اقتصاد کشور است و در صورتي که مصرف يا تقاضا ايجاد نشود نمي توان به بهبود وضعيت اميدوار بود.
با توجه به شرايطي که ذوب آهن دارد چه شد که پذيرفتيد مجدد بازگرديد؟
ذوب آهن ظرفيت قوي و قابل قبول دارد که به همين دليل با وجود شرايط دشواري که وجود دارد مديريت اين مجموعه را پذيرفتم و سعي دارم با تلاش و همت تک تک پرسنل براي رفع تمامي مشکلات تلاش کنم.
از ظرفيت هايي که در ذوب آهن وجود دارد و منجر به برون رفت مشکلات فعلي مي شود، بگوييد؟
در واقع بخشي از پتانسيل هايي که در ذوب آهن وجود دارد در فضاي توليد است و بخشي ديگر خارج از فضاي توليد، به اين ترتيب يکسري توانايي در ذوب آهن وجود دارد که فارغ از مساله توليد و در واقع پتانسيل هايي است که وجود دارد و بايد بالفعل شود و براي رفع بحراني که وجود دارد بايد از آن بهره گيريم و اين موضوع شامل دارايي هاي اين شرکت مي شود. در حال حاضر دارايي هايي به شکل زمين در اصفهان داريم که بالغ بر 120 هزار متر مربع است، قصد داريم با ايجاد پروژه هاي رفاهي، تفريحي و ايجاد بازارچه هاي اقتصادي در اين زمين ها هم براي توليدات خود مصرف ايجاد کنيم هم اشتغال زايي ايجاد شده و از سويي درآمد حاصل از آن نيز صرف بازپرداخت بدهي ها شود، چرا که از ديدگاه اقتصادي در حال حاضر امکان بازپرداخت ديون از راه ديگري وجود ندارد.بخشي ديگر از پتانسيل هاي ذوب آهن مربوط به کارخانه و تجهيزات و کارهايي است که در اين مدت انجام شده، اما به سرانجام نرسيده مثل طرح توازن، ريل، طرح توليد تيرآهن بال پهن و از اين موارد متعدد که در ذوب آهن وجود دارد.
در مورد پروژه هايي که خارج از بحث توليد است، کمي توضيح مي دهيد؟
نکته اي که وجود دارد اين است که در زمان راه اندازي ذوب آهن تجهيزات و امکاناتي براي اين شرکت تهيه شد که طي سال هاي آتي بتواند در همين فضا تا سقف 8 ميليون تن توسعه داشته باشد. حتي از اين تجهيزات در ساخت واحد هايي چون فولاد مبارکه و پالايشگاه اصفهان نيز استفاده شد اما متاسفانه بعد از خروج من از شرکت از اين تجهيزات استفاده نشد و حتي به صورت پيماني در بخش هايي از تجهيزات خارج از کارخانه بهره گرفته شد که با وجود داشتن اين تجهيرات و ماشين آلات قصد داريم در زمين هاي مورد اشاره با بهره گيري از اين تجهيزات، ساخت و ساز داشته باشيم.
اشاره اي کرديد به پروژه ريل و توليد تيرآهن بال پهن، قرار بود در نيمه دوم سال اجرايي شوند چرا انجام نشده؟ آيا شما برنامه اي براي اجراي آنها داريد؟
8 پروژه در ذوب آهن به دليل مشکلات مالي و نبود نقدينگي هنوز تکميل نشده اما خط ريل تکميل شده و در اوايل سال آينده حتما اجرايي خواهد شد و ريل قابل فروش در سه ماه نخست سال آتي به بازار عرضه خواهد شد. البته اگر موفق شويم محصولمان را به شرکت راه آهن بفروشيم، چرا که اين شرکت خريد هايي از خارج داشته و اگرچه اين پروژه براي ذوب آهن حدود 200 ميليارد تومان در سال درآمد زايي دارد اما به نظر من بزرگنمايي شده و نمي تواند ناجي ذوب آهن باشد، پروژه هاي ديگري نيز در شرکت در مرحله اجرا هستند که به لحاظ اقتصادي صرفه دارند، مانند نورد 650 توليد تيرآهن بال پهن که در سايز هاي بزرگ اجرا مي شود که منوط به اجراي ريخته گري است و اجراي اين خط يکي از اولويت هاي اساسي کارخانه است که حتي قبل از پايان سال نيز قرارداد آن را اجرايي خواهيم کرد و با اجراي اين پروژه ارزش محصولات ذوب آهن افزايش پيدا مي کند که طرح خوب و مثبتي براي کارخانه است و به ما اين امکان را مي دهد که تيرآهن تا سايز 50 را توليد کنيم که ما را در خاورميانه بي رقيب مي کند، البته حجم بازار اين محصول زياد نيست اما بدون رقيب هستيم ودر شرايط رکود فعلي بازار خوبي دارد. آنچه مهم است اين که ذوب آهن بايد خودش را ارتقا دهد تا بتواند به رقيبان برسد.
بدهي هاي معوق شرکت چقدر است و چرابدهي کارخانه به اين رقم رسيده است؟
در حال حاضر اين شرکت 5 هزار و 600 ميليارد تومان بدهي دارد که اين موضوع باعث شده تا ما ماهانه مبلغي معادل 65 ميليارد تومان هزينه داشته باشيم و اين رقم در سال 800 ميليارد تومان است. از اين رقم 2 هزار و 500 ميليارد تومان متعلق به بانک ها است و مابقي مربوط به طرف هاي ذوب آهن از معادن تا راه آهن، هزينه هاي برق و... است.پرداخت اين بدهي ها از سود کارخانه غير ممکن است و اگر شرايط مطلوب اقتصادي حاصل شود و از سودي معادل کيلويي 500 تومان نيز بهره مند شويم باز بيش از 10 سال طول مي کشد تا بدهي ها را پرداخت کنيم به همين دليل انجام پروژه هايي مانند ايجاد بازارچه هاي اقتصادي و مکان هاي تفريحي بايد اجرايي شوند تا بتوانيم بدهي هاي معوق را پرداخت کنيم.از سوي ديگر در کنار اين اقدامات راه هايي را براي کاهش هزينه هاي واحد در نظر گرفتيم که اين اصلاحات در کوره بلند و کارگاه فولادسازي و کنورتورها است که باعث کاهش ضريب مصرف کک به ازاي هر تن مي شود و راندمان يا همان بهره وري در کوره را بالامي برد و همچنين با بالابردن درصد آهن در شارژ فلزي کوره قصد پايين آوردن هزينه تمام شده را در اين بخش داريم.با انجام اين اقدامات، هزينه تبديل آهن اسفنجي به شمش جامد به 150 تومان در هر کيلو مي رسد، در حال حاضر براي خريد هر کيلو آهن اسفنجي 530 تومان هزينه مي شود که با احتساب هزينه توليد 150 توماني اين رقم حدود 680 تومان مي شود. به اين ترتيب با مجموع برنامه ها در خط توليد قصد داريم تا کيلويي 450 تومان قيمت تمام شده را کاهش دهيم، اما اين پايان کار نيست.هزينه هاي زيادي در ذوب آهن در حال انجام است که با برنامه ريزي قصد داريم در آن بخش ها نيز هزينه ها را کاهش دهيم از جمله خود گردان کردن مراکز تفريحي و بيمارستان که تاکنون از ذوب آهن يارانه هم مي گرفتند.
مديران قبلي بالابودن تعداد نيروي انساني را عامل زيان ده بودن ذوب آهن عنوان مي کردند، نظر شما چيست؟
بله تعداد نيروي انساني در ذوب آهن نسبت به استاندارد ها بسيار بالااست، اما اين خود به تنهايي عامل زيان ده بودن شرکت نيست. در حال حاضر تعداد پرسنل اين شرکت 16 هزار نفر است، اما نکته مهم اين است که در اين شرکت طرح هايي انجام شده که به طورکامل به بهره برداري نرسيده يا زمان زيادي برده تا اجرا شده است، همين عامل باعث عدم بازگشت سرمايه شده يعني مدام هزينه بابت طرح هايي صورت گرفته که ريالي از آن به شرکت بازگشت داده نشده است از سويي، دومين دليل انباشته شدن بدهي هاي شرکت نيز اين است که واحد بزرگي مثل ذوب آهن در گذشته و قبل از تحريم همواره براي سرمايه در گردش از يوزانس استفاده مي کرد، اما بعد از تحريم ها و قفل شدن بانک ها براي تامين آن از بانک ها تسهيلات دريافت کرده که اين رقم حدود 2 هزار ميليارد تومان است. همچنين به لحاظ مسووليت هاي اجتماعي ذوب آهن هزينه هاي زيادي را صرف پروژه هاي زيست محيطي کرده است که متاسفانه اين هزينه ها سود آوري نيز براي شرکت به دنبال نداشته است. اميدواريم با رفع تحريم ها امکان استفاده از يوزانس ايجاد شود و مجددا بتوانيم بخشي از سرمايه در گردش را به اين شکل تامين کنيم.
آيا در حال حاضر صادرات براي شرکت سودآور است و ميزان آن چقدر بوده؟
خير، صادرات در اين مقطع براي شرکت سودآور نيست، اما ارزآوري دارد و باعث گردش نقدينگي در شرکت مي شود. با اين حال از ابتداي سال جاري تاکنون حدود 500 هزار تن صادرات داشتيم که قصد افزايش آن را داشته و در حال مذاکره براي افزايش ميزان صادرات هستيم. حتي در اين خصوص اقدامات ديگري از جمله رايزني براي خريد يک واحد نوردي را در امارات داشتيم تا شمش در اختيار آن شرکت قرار داده و محصول توليدي را به بازار حاشيه جنوبي خليج فارس عرضه کنيم و به اين شکل بازار آن منطقه را نيز در اختيار داشته باشيم.همچنين فعاليت ها و بازار يابي هايي در عمان نيز براي صادرات محصولات ذوب آهن داشتيم.
افزايش سرمايه شرکت به کجا رسيد؟
درخواست آن را مطرح کرديم و قصد افزايش سرمايه از محل تجديد نظر در دارايي ها را داريم، طبق برنامه ريزي هاي انجام شده افزايش سرمايه 382 درصدي در جريان است و تلاش مي شود با طي مراحل قانوني اين اتفاق عملياتي شود.اين افزايش 3 هزار و 118 ميليارد توماني از محل تجديد ارزيابي دارايي ها (ماشين آلات و تجهيزات) بوده و براي اصلاح ساختار مالي شرکت به کار گرفته خواهد شد.
وضعيت شرکت چه زمان تثبيت مي شود؟
با وجود تمام مشکلات، اين واحد براي تامين سنگ آهن و زغال سنگ خود بايد ارقام بالاتري را هزينه کند، چرا که نرخ اين دو محصول همچنان مانند زماني است که قيمت ها بالابود، در همين حال وزارت صنعت قصد دارد نرخ زغال سنگ را افزايش دهد که اين موضوع اصلادر شرايط فعلي به صلاح ذوب آهن که بالاترين مصرف کننده زغال است، نيست. به رغم تمام مشکلات با اقداماتي که در پيش گرفته شده و کاهش هزينه ها با احتساب هزينه ها با نرخ امسال، سال آينده به نقطه سر به سري خواهيم رسيد، اگر شرايط حفظ شود شايد سود بسيار کمي نيز حاصل شود؛ البته هزينه هاي مالي شرکت همان 65ميليارد تومان در ماه ثابت در نظر گرفته شده است.
در اين مقطع به عنوان يک توليدکننده چه درخواستي از دولت داريد؟
دولت براي رفع مشکلات صنعت فولاد بهتر است قبل از اينکه واحد ها به تعطيلي برسند اقدام کند و همچنين با وضع تعرفه بر واردات، فولاد سازان را در برابر دامپينگ محصولات چيني حمايت کند.در حال حاضر آمريکا براي حمايت از بازار داخلي خود 230 درصد بر تعرفه فولاد کشورش افزوده است، اما به رغم تمام درخواست ها و تلاش توليد کنندگان داخلي و با وجود موجودي چندميليون تني فولاد در کشور، همچنان تعرفه ها تغييري نداشته است. اگر دولت وظايفي را که بر عهده دارد انجام ندهد ذوب آهن توان ادامه کار را نخواهد داشت. همچنين از دولت مي خواهيم تکليف نرخ ارز را مشخص کند و نرخ ارز را منطقي و آزاد کند؛ در صورتي که نرخ ارز افزايش يابد صادرات توجيه پذيرتر مي شود. در حال حاضر همه کشور ها در تلاشند با پايين نگه داشتن ارزش پول خود در برابر دلار آمريکا ميزان ارز بيشتري را از راه صادرات وارد کشورشان کنند.
فولاد
